سروش نوشت ...شب قبل از مدرسه !
امروز عصر به دیدن یکی از اقوام رفتیم بعد رفتیم یه فروشگاه و یک سری وسایل برا خونه خریدیم . وقتی برگشتیم خونه حوالی ٨ شب شما زود شام خوردی و رفتی واسه مسواک و خواب توی دستشویی میگی مامان در رو ببند - مامان شما هم وقتی می خواستی بری مدرسه یه کم می ترسیدی( اینرو خیلی آروم و در گوشی میگی) یعنی چی؟؟چقدر ؟؟نه مامان مدرسه ترس نداره مثل مهد کودک شما کلی دوست جدید پیدا میکنی - نه مامان خیلی کم اندازه ی چشم مورچه !! می ترسیدی یا نه؟؟ می خندم و فدای معیار اندازه گیریت میشم ..و منم آروم میگم راستشو بخوای یه کم! صورتت آروم میشه ..گل از گلت میشکفه و می خندی از همون خنده هایی که عاشقشم! و بعد میگی - خ...
نویسنده :
مریم و سعید
21:24